تعداد زیادی از ستارههای پرجرم در پایان عمر خود تبدیل به یک ابرنواختر رمبش هستهای۱ میشوند. وقتی این ستارهها سوخت هستهای خود را تمام میکنند و جرم آنها به حد چاندراسکار۲ میرسد، فشار درون هستهی آنها نمیتواند در مقابل نیروی گرانش مقاومت کند و مواد به سمت مرکز سقوط میکنند. این فرآیند وقتی مواد به اندازهای فشرده شوند که به چگالی هستهای برسند و فشار کوانتومی به وجود آید متوقف میشود. در واقع در این مرحله یک ستارهی نوترونی اولیه تشکیل میشود و مواد دیگر به سمت بالا پرتاب میشوند و لایههای بیرونی ستاره منفجر میشوند. اما حالت دیگر این است که انرژی بهوجودآمده در هستهی ستاره به اندازهای نباشد که مواد لایههای بیرونی را به سمت بالا پرتاب کند. در این حالت، انفجاری رخ نخواهد داد. این حالت بیشتر برای ستارههای پرجرمتری که هستههای آهنی بزرگتری دارند و درنتیجه انفجار سختتر است، اتفاق میافتد.
مطالعات نشان میدهند که دستهای از ابرنواخترها (Type IIP) از ابرغولهای سرخ به وجود میآیند. اما با این وجود، تعداد ستارههای اجداد با درخشندگی ابرغولهای سرخ به نظر کمتر از آنچه باید باشد میرسد. و در این میان، تعداد ابرغولهای سرخ با جرم زیاد (بیشتر از ۱۶ برابر جرم خورشید) که دچار انجار ابرنواختری شدهاند کمتر از مقدار مورد انتظار است. برخی گروهها پیشنهاد دادهاند که ستارههایی در محدودهی جرمی ۱۶ تا ۳۰ برابر جرم خورشید پس از آنکه رمبیده میشوند تشکیل سیاهچالههایی با انفجارهای خیلی ضعیف میدهند. شواهد مختلفی نشان میدهند که این انفجارهای ناموفق ابرنواختری وجود دارند. به احتمال زیاد، ناپیوستگی بین جرمهای ستارههای نوترونی و سیاهچالهها را میتوان با ابرنواخترهای ناموفق توضیح داد.
مطالعات آرشیوی اجداد ابرنواخترهای رمبش هستهای به جستجوی منابع گذری اپتیکی وابستهاند. باوجوداینکه برخی از منجمان پیشنهاد دادهاند که ابرنواخترهای ناموفق، به احتمال زیاد با یک منبع گذری کمسو همراهند، تاکنون هیچ کاندیدی برای آن یافت نشده است. اگر یک رمبش هستهای خیلی کمنور باشد، طی این بررسیها مشاهده نخواهد شد و درنتیجه، ستارهی اولیهی آن مشخص نخواهد شد. یک روش جایگزین، این است که میتوان تعدادی از کهکشانهای نزدیگ را در نظر گرفت و با عمق و وضوح کافی به مشاهدهی ستارههای پرجرم آن پرداخت. با جستجوی ستارههای پرجرمی که ناگهان ناپدید میشوند، ممکن است بتوان انفجارهای ابرنواختری ناموفق را پیدا کرد. این کار با تلسکوپ فضایی هابل یا تلسکوپهای ۸-متری زمینی امکانپذیر است.
در این مقاله، از دادههای آرشیوی موجود تلسکوپ فضایی هابل استفاده میشود و کهکشانهایی مورد بررسی قرار میگیرند که حداقل سه بار توسط هابل مشاهده شدهاند. جستجو برای هر منبع نقطهای درخشانی انجام میشود که در دو رصد اول مشاهده شدهاند ولی در رصد سوم، وجود ندارد. در این مقاله چندین کاندیدای مختلف بررسی میشوند. تصویر سمت چپ شکل ۱، زاویهی دید سه تصویر تلسکوپ هابل را از کهکشان NGC 4038/4039 نشان میدهد که بر روی تصویری از CTIO منطبق شده است. در سمت راست این شکل، نتایج پس از فرآیند تفریق تصاویر مشخص شده است. شکل ۲، تصویر سه باری را نشان میدهد که تلسکوپ هابل از کاندیدی در کهکشان NGC 3021 گرفته است. مکان این کاندید با خطوط قرمز نشان داده شده است.
بررسیها در این مقاله نشان میدهند که استفاده از تصاویر هابل، روش بهینهای در راستای پیداکردن ستارههای پرجرم است. در بررسی اولیهی این مقاله، یک انفجار ابرنواختری ناموفق پیدا شده است که به احتمال زیاد نشانگر تشکیل یک سیاهچاله است. برای تایید این موضوع نیاز به بررسیهای ثانویه است. با گرفتن تصاویر بیشتر از کهکشانها و کاندیداهای دیگر میتوان تعداد کهکشانهای مورد بررسی را افزایش داد. برای تحت نظر قراردادن یک کهکشان، هر ۴ ماه یک تصویر از آن لازم است که بهتر است در دو فیلتر مختلف گرفته شود. همچنین کهکشانهایی که نرخ انفجار ابرنواختری بیشتری دارند، کاندیدهای بهتری برای کشف انفجارهای ابرنواختری ناموفق نیز هستند. این مطالعهی اولیه برای یافتن انفجارهای ابرنواختری ناموفق با استفاده از تصاویر سه زمان مختلف (دو زمان در گذشته که ستاره در آن حضور دارد و یک زمان دیرتر که ستاره ناپدید شده است) انجام شده است. اما کاندیدهای بررسیشده در این تحقیق، نشان دادند که تصاویر بیشتری برای اطمینان از نتایج حاصله لازم است. در آینده، نتایج دقیقتری از این بررسیها منتشر خواهد شد.
(۱) core collapse supernova
(۲) Chandrasekhar limit = 1.4 Solar Mass
عنوان اصلی مقاله: Gone without a bang: an archival HST survey for disappearing massive stars
نویسندگان:Thomas Reynolds, Morgan Fraser, Gerard Gilmore
این مقاله در نشریهی MNRAS چاپ شده است.
لینک مقالهی اصلی: http://arxiv.org/abs/1507.05823
گردآوری: آزاده کیوانی
با سلام و عرض ادب و احترام، از شما درخواست دارم تا در صورت امکان
درباره ی کهکشانهای کوتوله نزدیک به راه شیری بیشتر بنویسید و اطلاعات کاملی درباره ی فاصله آنها ، جرم و اندازه ی اندازه شان و همچنین اینکه کدام یک از این کهکشانهای کوتوله در حال نزدیک شدن و یا دور شدن از ما هستند بنویسید. .متاسفانه در این باره در زبان فارسی اطلاعات جامع و کاملی وجود ندارد.
اندازه ی کهکشان M87 چند هزار سال نوری است؟ در اینفوگرافی های موجود اندازاه ی این کهکشان ۹۸۰ هزار سال نوری عنوان شده، درحالی که اندازه این کهکشان در سایتها و مجلات ۱۲۰ هزار سال نوری عنوان شده است، من مانده ام و این دوگانگی، بالاخره کدام یک صحیح است؟
سلام، خیلی ممنون از پیغام شما. سعی میکنیم بیشتر راجع به کهکشانهای کوتوله بنویسیم.
در مورد M87 درست میفرمایید. اعداد مختلف بر اساس مدلهای مختلف ارائه میشوند که وابسته به خوشههای کروی و ستارهایند. برای آگاهی از چند مدل مختلف و مقادیر متفاوت اندازهی کهکشان به این مقاله رجوع کنید: http://arxiv.org/pdf/astro-ph/0008062v2.pdf
سلام
تشکر میکنم از سایت بسیا عااااالیتون
یک سوال دارم
کهکشان ها جرم بسیار زیادی که درونشون وجود داره, قاعدتا باید فضا زمان رو به میزان قابل توجهی خمیده کنه
ما که درون کهکشان هستیم نور کهکشان های اطراف بهمون میرسه,
سوال من اینه که چرا نوری که از کهکشان های دیگر میاد خمیده نمیشه که وارد کهکشان ما نشه و از کنار کهکشان ما عبور کنه؟
جرمی به اندازه خورشید به میزانی نور ستاره پشتیشو خمیده میکنه که برای ما قابل تشخیصه, پس کهکشان باوجود میلیاردها ستاره باید به میزان زیادی نور رو خمیده کنه
درسته؟
سلام،
خیلی ممنون از پیغامت.
درست میگید. در واقع به این پدیده همگرایی گرانشی میگن که وقتی نور از کنار جرم زیادی از ماده گذر میکنه خمیده میشه. یکی از روشهایی که وجود مادهی تاریک اثبات شده، همین پدیدهی خمشدن نور کهکشانها و اجرامیه که در یک ناحیهی چگال وجود داره. وقتی ما از روی زمین این پدیده رو مشاهده میکنیم، کهکشانها و اجرام دیگه رو به صورت کشیده انگار حول یک جرم مرکزی نامرئی میبینیم. اگر همگرایی گرانشی رو جستجو کنید، تصاویر جالبی میبینید.