همگرایی گرانشی[۱] پدیدهای است که در آن، نور ناشی از جسمی در فاصلهی دور (منبع نور) توسط میدان گرانشی جسمی نزدیکتر (لنز یا عدسی گرانشی) خم میشود. در اثر خمشدن نور چندین تصویر از منبع بر روی حلقهای به دور لنز تشکیل میشود. این حلقه به حلقهی انیشتین[۲] معروف است و شعاع آن تابعی از جرم لنز است. در شکل ۱، نور رسیده از کهکشان آبی در اثر میدان گرانشی کهکشان قرمز خم شده و در نتیجه، ما تصویر کهکشان آبی را بر روی حلقهای به دور کهکشان قرمز میبینیم. تصویر بزرگنماییشده در بالا و سمت چپ، تصویری واقعی است که تلسکوپ هابل از پدیدهی همگرایی گرانشی ثبت کرده است.
مشاهدهی تصویری از آسمان حاوی حلقهی انیشتین تنها برای اجرام پرجرم مانند کهکشانها ممکن است، زیرا جرم آنها زیاد بوده و حلقهی انیشتین آنها قابل تفکیک خواهد بود. اگر همگرایی گرانشی در اثر میدان گرانشی ستارگان رخ دهد، تصویر چندگانهی تشکیلشده قابل تفکیک نخواهد بود و در نتیجه تنها افزایش نور در ستارهی منبع مشاهده خواهد شد. به این پدیده ریزهمگرایی گرانشی[۳] گفته میشود. برای رصدگری که از زمین این پدیده را مشاهده میکند، هرچه ستارهی منبع و ستارهی لنز در مسیر دید رصدگر، به هم نزدیکتر باشند، میزان افزایش روشنایی بیشتر خواهد بود. جالب است که بدانیم اولین بار انیشتین در سال ۱۹۳۶ این پدیده را مطالعه کرد و به این نتیجه رسید که تقریبا هیچ شانسی برای رصد ریزهمگرایی گرانشی وجود ندارد! ۵۰ سال بعد پچینسکی[۴] راهی برای رصد این پدیده ارائه کرد و امروزه او را به عنوان یکی از بنیانگذاران این شاخه میشناسند.
در انیمیشن شکل ۲ (برای دیدن انیمیشن روی عکس کلیک کنید)، جزئیات پدیدهی ریزهمگرایی ستارگان را مشاهده میکنید. فرض کنیم نقطهی زردرنگ در مرکز تصویر همان ستارهی لنز است که ثابت است، و نقطهی قرمز ستارهی منبع (ستاره دورتر) است که در حال نزدیکشدن به ستارهی لنز است. دایرهی سبزرنگ حلقهی انیشتین ستارهی لنز را نشان میدهد. هرچه ستارهی منبع به ستارهی لنز نزدیکتر میشود، تصویر آن که به صورت اشکال آبی در تصویر قابل مشاهده است، دوگانه شده و در امتداد حلقهی انیشتین ستارهی لنز کشیده میشود. در قسمت پایین تصویر منحنی نوری ستارهی منبع را مشاهده میکنید. وقتی ستارهی منبع به لنز نزدیک میشود، مساحت تصویر آن در امتداد حلقهی انیشتین افزایش مییابد و در نتیجه روشنایی ستارهی منبع بیشتر میشود، و زمانیکه دو ستاره در نزدیکترین فاصله قرار دارند (زمان صفر)، بیشترین میزان افزایش روشنایی در منحنینوری ستارهی منبع مشاهده میشود. به خاطر داشته باشیم که هنگام رصد ما نمیتوانیم دوگانهشدن تصویر (قسمت آبی رنگ) را مشاهده کنیم، چراکه تشخیص فاصلهی آنها توسط تلسکوپهای امروزی ناممکن است. ما تنها میتوانیم افزایش روشنایی ستارهی منبع را در منحنینوری آن مشاهده کنیم. قسمت پایین شکل ۲، منحنینوری میزان روشنایی ستارهی منبع را در طول زمان (قبل از نزدیکشدن به ستارهی لنز و پس از آن) نشان میدهد. محور عمودی منحنی میزان بزرگنمایی روشنایی ستاره (نشان داده شده با حرف A) را نشان میدهد. بزرگنمایی برابر است با نسبت مجموع مساحتهای تصویرهای دوگانه به مساحت ستارهی منبع قبل از لنزشدن.
حال اگر ستارهی لنز، سیارهای به دور خود داشته باشد (نقطهی بنفشرنگ در شکل ۳) که شعاع مدار آن به شعاع حلقهی انیشتین ستاره نزدیک باشد، هنگامی که یکی از تصاویر کشیدهشدهی ستارهی منبع از نزدیکی سیاره میگذرد، میدان گرانشی سیاره بر روی آن تاثیر گذاشته و میزان روشنایی ستارهی منبع را دچار اختلال میکند. در نتیجهی این امر، اختلالی کوچک بر روی منحنی نوری ستارهی منبع مشاهده خواهد شد. مشاهدهی این اختلال و بررسی ویژگیهای آن از جمله ارتفاع و پهنای آن به منجمان کمک میکند تا ویژگیهای سیارهی در حال چرخش به دور ستارهی لنز را محاسبه کنند. از آنجایی که این پدیده تنها به جرم لنز وابسته است و نه روشنایی آن، با استفاده از آن میتوان سیارات بسیار کمجرم و حتی در حد جرم ماه را نیز کشف کرد! همچنین این روش برای کشف سیاراتی که در فاصلهی بیشتری از ستارهی مادر خود قرار دارند و اصطلاحا به سیارات سرد معروفاند مناسب است. این در حالتی است که روش گذر برای کشف سیارات فراخورشیدی بیشتر به سیارات نزدیک به ستارهی مادر حساس است، و بیشتر سیارات کشفشده تاکنون به ستارهی مادر خود بسیار نزدیک هستند. در شکل ۴، نمونهای از منحنینوری سیارهای کشفشده به روش ریزهمگرایی گرانشی را مشاهده میکنید. این سیاره جرمی ۵.۵ برابر جرم زمین داشته و در فاصله ای ۲.۶ واحد نجومی به دور کوتولهی سرخی میگردد. همانطور که میبینید، اختلال ایجادشده در منحنینوری ستارهی منبع توسط سیاره بسیار کوچک بوده و شکل گاوسیمانندی دارد. در پدیدهی ریزهمگرایی گرانشی، شکل اختلالات ناشی از سیارات در منحنینوری همیشه یکسان نیست و میتواند اشکال متفاوت و جالبی به خود بگیرد. ارتفاع، پهنا و شکل این اختلالات به جرم سیاره، فاصلهی آن از ستارهی منبع و همچنین به مسیر حرکت ستارهی منبع نسبت به ستارهی لنز بستگی دارد. در شکل ۵، چندین نمونه از اختلالات ناشی از سیارات مختلف در پدیدهی ریزهمگرایی گرانشی را مشاهده میکنید. توجه داشته باشیم که منحنیهای نوری این شکل شبیهسازی شدهاند و واقعی نیستند.
در نمودار شکل ۶، جرم برحسب نیمقطر بزرگ را برای ۳۷۰۰ سیارهی تاکنون کشفشده میبینید. نقاط سبزرنگ، سیارات کشفشده با روش گذر را نشان میدهند و همانطور که مشاهده میکنید این سیارات در فاصلهی کمتر از ۱ واحد نجومی از ستارهی خود قرار گرفتهاند، چراکه روش گذر نسبت به سیارات نزدیک به ستارهی مادرشان حساستر است. بیشتر این سیارات توسط ماموریت فضایی کپلر کشف شدهاند. نقاط آبی، سیارات کشفشده به روش سرعت شعاعی را نشان میدهند. این سیارات بسیار پرجرم بوده و بیشتر آنها در فواصل ۱ تا ۱۰ واحد نجومی از ستارهی خود قرار دارند. نقاط قرمز سیارات کشفشده با روش تصویربرداری مستقیم را نشان میدهند. این روش به سیارات بسیار پرجرم و داغ (در حال تشکیلشدن) حساس است. میبینیم که روش گذر برای کشف سیارات در فاصلههای بیشتر از ۱ واحد نجومی موفق نبوده است و این در حالی است که با نگاهکردن به نقاط نارنجی که سیارات کشفشده با روش ریزهمگرایی گرانشی هستند، مشاهده میکنیم که این سیارات در فاصلههای ۱ تا ۱۰ واحد نجومی از ستارهی مادر خود قرار دارند و دارای جرمهای مختلفی هستند. در واقع قسمتی خالی در سمت راست و پایین نمودار دیده میشود که روشهای کنونی نتوانستهاند اطلاعاتی دربارهی سیارات در این بازهی جرم و فاصله از ستاره به ما بدهند. با نگاه به این نمودار میتوان به این نتیجه رسید که برای یافتن اطلاعات دربارهی سیارات سرد که تا به حال کمابیش ناشناخته ماندهاند، باید به روش ریزهمگرایی گرانشی اتکا کرد.
دقت کنیم که در واقعیت دو ستارهی لنز و منبع بسیار از هم دور هستند، و در پدیدهی ریزهمگرایی گرانشی صرفا به صورت اتفاقی در جهت دید ما به هم نزدیک میشوند. به همین دلیل این پدیده بسیار نادر است، و احتمال اینکه دو ستاره در جهت دید ما به یکدیگر نزدیک شوند بسیار کم و در حد۶-۱۰ مورد در سال است! برای اینکه تعداد بیشتری از این پدیده مشاهده شود باید قسمتهایی از آسمان رصد شود که بسیار پرستاره هستند، به همین جهت شانس رصد این پدیده در نزدیکی مرکز کهکشان راه شیری بیشتر خواهد بود. رصد مناطق نزدیک مرکز کهکشان چالشهای دیگری از جمله اختلاط نور ستارگان با هم و بالابودن میزان خاموشی را به همراه دارد. تلسکوپ های OGLE و MOA دو پروژهی بزرگی هستند که بیش از ۲۰ سال است به هدف کشف پدیدههای ریزهمگرایی گرانشی به رصد آسمان و به خصوص مناطق نزدیک مرکز کهکشان مشغول هستند. تلسکوپهای مختلف دیگر در سرتاسر دنیا نیز وظیفهی ردیابی این پدیدهها را بر عهده دارند، به این صورت که وقتی یکی از این دو تلسکوپ، شروع یک پدیدهی ریزهمگرایی را رصد میکند، به تمامی تلسکوپهای دیگر اطلاع داده میشود و همهی آنها شروع به رصد این پدیده میکنند. بیشتربودن تعداد داده از هر پدیده، دقت تحلیل و پردازش آن پدیده را بیشتر میکند.
پروژه فضایی WFIRST (شامل تلسکوپی ۲.۴ متری) در دههی آینده به فضا فرستاده خواهد شد و یکی از اهداف آن کشف سیارات فراخورشیدی به روش ریزهمگرایی گرانشی ستارگان است و قرار است به طور خاص از مناطق نزدیک به مرکز کهکشان تصویر بگیرد. تخمین زده میشود که WFIRST بتواند ۲۶۰۰ سیاره کشف کند که از این تعداد، ۳۷۰ سیاره هماندازهی زمین خواهند بود. انتظار میرود این پروژه، خلاء موجود در نمودار شکل ۶ را پر کرده و اطلاعات ما را دربارهی انواع سیارات کامل کند.
برای یافتن اطلاعات بیشتر دربارهی این پدیده میتوانید به سایت http://microlensing-source.org مراجعه کنید.
[۱] Gravitational Lensing
[۲] Einstein Ring
[۳] Microlensing
[۴] Pacznski
منابع
https://arxiv.org/abs/1305.5422
http://microlensing-source.org
https://exoplanetarchive.ipac.caltech.edu
http://adsabs.harvard.edu/abs/2013AAS…22143503P
https://www.annualreviews.org/doi/abs/10.1146/annurev-astro-081811-125518
گردآوری: سمیه خاکپاش
ممنون از مقاله خوبتون