مادهی تاریک، همانطور که از نامش برمیآید، مادهایست که قادر به دیدن آن با تلسکوپهایمان نیستیم. اما این به آن معنا نیست مادهی تاریک نمیتواند گاهی با نور برهمکنش پیدا کند. در این مقاله، ستارهشناسان برای مشاهده و آشکارسازی مادهی تاریک فرضیهای ارائه دادهاند که بر طبق آن پرتوهای نور ستارگان توسط مادهی تاریک پراکنده شده و هالهای روشن در اطراف کهکشان به وجود میآورند. بررسی روشنایی حاصل از این پراکندگی، روشی برای مطالعهی مادهی تاریک خواهد بود.
دادههای بهدستآمده از بررسی منحنی چرخش نشان میدهند که رفتار جنبشی اجرام درخشان مانند ستارگان را نمیتوان کاملا با گرانش توصیف کرد. این نشان میدهد که یا نظریهی گرانش در مقیاس بزرگ جواب نمیدهد، یا مؤلفهی جرمی دیگری در کهکشان وجود دارد که ما هنوز موفق به مشاهدهی آن نشدهایم. امروزه محققان به امکان پراکندهشدن نور ستارگان توسط مادهی تاریک پی بردهاند. پراکندهشدن نور منجر به ایجاد روشنایی در اطراف کهکشانها میشود. این روشنایی مانند نور لامپی است که در فضای مهآلود روشن شده باشد. از آنجاییکه هالهی نور ناشی از ماده تاریک تاکنون مستقیما رصد نشده است، به نظر منطقی میرسد که تصور کنیم مادهی تاریک از ذراتی خنثی (به لحاظ الکتریکی) تشکیل شده که نور را پراکنده نمیکنند؛ این تصور لزوما صحیح نیست. بسیاری از مدلهای ارائهشده برای ماده تاریک شامل جفتشدگی جزئی با فوتونها میشوند و برهمکنش مادهی تاریک و فوتون با بررسی اثرات آن بر روی تابش زمینهی کیهانی، شکل کهکشانهای بیضوی و ساختارهای بزرگ-مقیاس(۱) قبلا مطرح شدهاند. روشنایی در اطراف کهکشان ناشی از سه عامل میتواند باشد: گسیل تابش از دیسک کهکشان، پراکندگی نور از مادهی تاریک، و گسیل تابش ستارههای پیر هاله یا پراکندگی نور از ذرات غبار در هاله. در ادامه، بررسیهای انجام شده برای تشخیص منشأ این روشنایی آورده شده است.
نمونههای قیود از M۱۰۱- برای بررسی بیشتر، کهکشان M101 را به عنوان نمونه در نظر میگیریم. کهکشان M101 که در تصویر بالای صفحه آن را میبینید (عکس از Adam Block)، کهکشان مارپیچی شناختهشدهای است که ۲۱ میلیون سال نوری از ما فاصله دارد. رصد روشنایی سطحی این کهکشان توسط ابزارهای سنجاقک(۲) انجام شده است. آزمایشات و بررسیها نشان میدهند که احتمال دارد بخشی از پرتوهای نور مشاهدهشده (که به نظر میآید از نقطهی مشخصی بر روی دیسک M101 سرچشمه گرفته باشند)، فوتونهای گسیلشده از نقطهی دیگری بر روی دیسک باشند که توسط ذرات ماده تاریک در راستای خط دید مشاهدهگر پراکنده میشدهاند.
شکل ۱ مسیر این پرتوها را نشان میدهد. پیکان نارنجی مسیر فوتون از دیسک به سمت مشاهدهگر زمینی را نشان میدهد. این پرتو با پرتوی فوتونی که از ناحیهی مرکزی دیسک (خطچین آبی) آمده و توسط ذرات مادهی تاریک (جایی در هالهی نور) پراکنده شده، همراه میشود. پراکندگی و انحراف مسیر فوتون موجب میشود تا به نظر آید از مکانی به سمت کنارههای دیسک سرچشمه گرفته است. این روشنایی در ظاهر مشابه پراکندگی از ذرات غبار است.
اکنون نتایج بهدستآمده از دادههای رصدی M101 را با فرضیههای خود مقایسه میکنیم. فرض کردهایم که گسیل تابش حاصل از هالهی ستارهای است و نه ذرات غبار. برای توصیف توزیع ذرات پراکنندهی مادهی تاریک از توزیع Navarro-Frenk-White استفاده نموده و فاصله تا M101 را برابر با ۷ مگاپارسک در نظر گرفتهایم. نتایج حاصل به صورت نمودار در شکل ۲ آمده است. از آنجاییکه پرتوی نور حاصل از پراکندگی از مادهی تاریک به دو عامل درخشندگی سطحی دیسک و توزیع ذرات مادهی تاریک بستگی دارد، نمایش مقدار آن بر حسب فاصلهی شعاعی از مرکز دیسک (rd در شکل یک)، بسیار یکنواختتر از پرتو نوری است که از دیسک ناشی میشود. در مورد روشنایی ظاهری دیسک در فواصل شعاعی بزرگ، بخشی از پرتوی نوری که از نواحی درخشانتر مرکزی میآیند، به سمت گوشهها – یعنی جایی که گسیل تابش از دیسک به تنهایی کمتر است- پراکنده میشوند. قسمت پیچیدهی ماجرا، گسیل تابش از هالهی ستارهای است که سهم آن نیز حتی در فاصلهی شعاعی بزرگ هم قابل توجه است.
استفاده از دادههای طیفی برای تشخیص مادهی تاریک از ذرات غبار و همچنین هالهی ستارهای – گرچه مقدار گسیل تابش از دیسک در فواصل دور کم است، اما تابش زمینه وجود دارد که میتواند ناشی از ستارههای پیر و یا فوتونهای پراکندهشده از مادهی تاریک باشد. برای تشخیص منبع تابش زمینه از دادههای طولموجهای مختلف استفاده میکنیم. آنچه در شکل ۳ مشاهده میشود طیف مورد انتظار به صورت تابعی از طولموج برای پراکندگی از مادهی تاریک (با سطح مقطعهای پراکندگی متفاوت) و همچنین منابع مختلف تابش زمینه است.
برای توصیف پراکندگی از ذرات غبار از مدلی ساده استفاده میکنیم که در آن اندازهی ذرات غبار کوچکتر از طولموج پرتوی پراکندهشده است. بنابراین مطابق پراکندگی ریلی(۳)، سطح مقطع پراکندگی از مرتبهی توان چهارم طولموج خواهد بود. بنابراین طیف پراکندگی از ذرات غبار در محدودهی فرابنفش دارای قله خواهد بود. از آنجاییکه هالهی ستارهای به صورت کلی از ستارههای پیر تشکیل شده، فرض میکنیم طیف آن مانند ستارهی معمولی باشد، یعنی طیف جسم سیاهی(۴) با دمای ۵۰۰۰ کلوین. در حالیکه ما دیسک را جسم سیاهی با دمای ۶۰۰۰ کلوین (مانند خورشید) فرض میکنیم. در واقع در این فرضیه هر دو را به صورت تقریبی، متشکل از ستارههایی با طیف وسیعی از رنگها در نظر میگیریم. دیسک به تنهایی دارای گرادیان رنگها است، بهطوریکه ستارههای جوانتر یا آبیرنگ در کنارهها قرار گرفتهاند.
همانطورکه در شکل ۳ میبینید، مشاهده و بررسی پراکندگی فوتون از مادهی تاریک بهشدت به تغییرات سطح مقطع پراکندگی نسبت به طولموج وابسته است. مثلا پرتوی پراکندهشده از مادهی تاریک در حالیکه سطح مقطع پراکندگی از مرتبهی مجذور طولموج باشد، در طولموجهای بزرگتر بیشتر قابل مشاهده خواهد بود. در حالیکه سهم منابع دیگر کمتر است (این مطلب برای حالتی که سطح مقطع پراکندگی با توان چهارم طولموج متناسب باشد نیز صادق است). در حقیقت مشاهدهی فوتون پراکندهشده از مادهی تاریک هنگامیکه سطح مقطح پراکندگی از مرتبهی توان چهارم طولموج است، آسانتر خواهد بود. بدین ترتیب توسط این مدل قادر هستیم سیگنالهای قابل مشاهدهای از برهمکنش فوتون و ماده تاریک بهدست آوریم حتی اگر مجموع گسیل تابش آنها کمتر از شدت پرتوهای ناشی از ذرات غبار یا هالهی ستارهای باشد.
(۱) Large-scale Structure
(۲) Dragonfly Instrument
(۳) Rayleigh Scattering
پراکندگی رایلی نوعی پراکندگی کشسان نور یا سایر امواج الکترومغناطیسی است که به وسیلهی ذراتی که اندازهی آنها کوچکتر از طولموج تابیده شده است، اتفاق میافتد.
(۴) Black Body
نویسندگان: Jonathan H. Davis and Joseph Silk
این مقاله در نشریهی Physical Review Letters چاپ شده است.
لینک مقالهی اصلی: http://arxiv.org/abs/1410.5423
گردآوری: هلیا هوشمند
مطلب بسیار آموزنده ای بود که می تواند علاقه مندان را برای آموختن بیشتر تشویق کند. پاینده باشید.
سلام.خسته نباشید. من احمد هستم..تازه باسایتتون اشنا شدم.عرض کنم که به نجوم بشکل اماتوری علاقمندم.عرض بنده برمیگرده به رشته تخصصیتون.در همه دنیا تلسکوپهای مقوایی برای تشویق همگان به نجوم دیده میشه. یکبار بادیدن فیلم کوتاهی دست به ساخت تلسکوپ زدم.هر چند تلسکوپ نو به اسمون وصلن نکرد اما حس خوبی داشتم. بهتر نیست توانتون رو روی این موارد بزارید.ممنون
پی نویس: فونتهای قسمت نظرات برام کم رنگ و ریزه.اگر اشتباه املایی داره ببخشید….
سلام،
ممنون از نظرتان، اما متاسفانه پیغامتان خیلی واضح نیست.
منظورتان از تلسکوپ مقوایی چیست؟ و منظورتان این است که توانمان را روی چه مواردی بگذاریم؟
برام چندتا سئوال پیش اومده شاید به مطلب بالا خیلی مرتبط نباشه. میخواستم بدونم که ماده تاریک تاثیری روی سرعت و نجهت اجرام میذاره مثلا جایی ماده تاریکش بیشتر باشه بعد روی سرعت ( کم یا زیاد شه ) و جهت حرکت ( انحراف مسیر ) جرم ( مثلا کهکشان ) تاثیر بذاره.
بعد به چه دلیلی سرعت اجرام دورتر بیشتره؟اینجا انرژی تاریک تقش داره یعنی داره درواقع داره به نوعی بافت خوشه های کهکشانی تا منظومه و غیره باز میکنه؟ یکم تو زمینه توضیح بدید که بدونم موضوع از چه قراره
ممنون